از سیرجانی
دوستان قصه پرغصه من لختی از راه صفا گوش کنید
داشتم مونسی از غهد ازل هممه جا یار و مدد کارم بود
روزی ان همدم من همسفرم دور شد از من و در مردم شد
لحظه ای غافل از او ماندم واو اندر انبوه خلایق گم شد
دوستان بهر خدا بهر خدا گرد هم امده کنکاش کنید
یار گمگشته من هر جا هست مردمی کرده و پیداش کنید
گر بخواهید نشانیهایش غرق خون است چو مرغ بسمل
پیش از این سینه من جایش بود پیشه اش بلهوسی نامش دل
Subscribe to:
Post Comments (Atom)

1 comment:
مرغ بسمل" کنایه از چیست؟
Post a Comment